2024-03-29T15:43:36Z
http://www.jsfc.ir/?_action=export&rf=summon&issue=2979
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1391
5
شماره 18-17
مطالعه تطبیقی تجربه فرهنگی تربیت مدرس در ایران و آلمان
عظیمهسادات
خاکباز
پژوهش حاضر با هدف ارائه راهکارهایی برای اصلاح برنامه درسی تربیت مدرس دانشگاه در ایران صورت گرفته است. مدرسان دانشگاه، معمولاً متخصصان رشته خود هستند و اغلب بهدلیل دستاوردهای پژوهشی خود استخدام میشوند، ارتقاء مییابند و توجه خاصی به توانایی آموزشگری آنان نمیشود. در شرایط غفلت از این مهم در برنامه درسی آموزش عالی، استادان دانشگاه، تجربیات فرهنگیای را کسب میکنند که بهنوعی شیوه تدریس را به آنان آموزش میدهد. از اینرو، مطالعهای تطبیقی در خصوص تجربه فرهنگی تربیت مدرس در آموزش عالی ایران با یک کشور توسعهیافته (آلمان) انجامشده و بر رشته ریاضی تمرکز شده است. مکان مطالعه در ایران، دو دانشگاه خوارزمی و شهید بهشتی و در آلمان، دانشگاه هامبورگ بوده است. این مطالعه به روش کیفی انجام گرفته و دادههای آن از طریق مصاحبه و مشاهده بر روی تعدادی از استادان و دانشجویان دکتری در دو کشور محل مطالعه جمعآوری و از طریق کدگذاری و مقولهبندی تحلیل شده است. در انتها تفاوت تجربیات فرهنگی در چهار مقوله اصلی چشمانداز حرفهای دانشجویان، نقش برنامه درسی دوره دکتری در آمادهسازی مدرسان آینده آموزش عالی، ارتقاء فارغالتحصیلان دوره دکتری به رتبه مدرسی دانشگاه و توسعه دانش تدریس در میان مدرسان آموزش عالی، گزارش شده است. همچنین با توجه به فرهنگ تربیت مدرس در ایران، راهبردهایی بهمنظور اصلاح برنامه درسی تربیت مدرس پیشنهاد شده است.
تربیت مدرس
برنامه درسی دوره دکتری
آموزش عالی
فرهنگ دانشگاهی
2012
08
22
7
25
http://www.jsfc.ir/article_43853_07467cb9c86cfec9b113af47178f7c21.pdf
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1391
5
شماره 18-17
محیطهای یادگیری مجازی، امکانی برای کمک به بهبود فرهنگ یادگیری
فرهاد
سراجی
فرهنگ یادگیری مفهوم تازهای است که در دهههای اخیر وارد ادبیات آموزشی شده است. با توجه به این مفهوم کلیه عناصر برنامه درسی، رفتارهای آموزشی معلم و یادگیرنده که در یک محیط یادگیری با یکدیگر تعامل پیدا میکنند، از بستر فرهنگی آن محیط تأثیر میپذیرند. با توسعه فاوا و ظهور جوامع اطلاعاتی مهارتهایی مانند یادگیری مستقل و مادامالعمر، یادگیری خودانگیخته، خودرهیاب و کسب مهارتهای حل مسئله، برنامهریزی و تصمیمگیری در موقعیتهای پیچیده اولویت بیشتری یافته و از اهداف مهم آموزش و پرورش در سطوح مختلف تلقی میشوند. از طرفی فرهنگ یادگیری در ایران از حیث انفعال یادگیرنده، ضعف تعامل بین یادگیرندگان، معلممحوری، عدم خودانگیختگی یادگیرندگان و پذیرش بدون تحلیل و نقد اطلاعات با اهداف آموزش و پرورشِ جامعه اطلاعاتی مغایرت دارد. بر این اساس هدف اصلی مقاله حاضر ارائه برنامه عملیاتی برای اصلاح تدریجی فرهنگ یادگیری بهسمت مؤلفههای موردنظر جامعه اطلاعاتی توسط معلم از طریق محیط یادگیری مجازی است. این مقاله در چهار بخش تنظیم شده تا به سؤال اصلی طرح شده پاسخ دهد. در بخش اول فرهنگ یادگیری و در بخش دوم ویژگیهای محیط یادگیری مجازی مورد بحث قرار میگیرد. در بخش سوم اصلاح تدریجی فرهنگ یادگیری از طریق محیط مجازی مطرح میشود و در بخش چهارم با توجه به بخشهای قبلی، گامهای عملیاتی اصلاح تدریجی فرهنگ یادگیری توسط معلم در محیط یادگیری مجازی مورد بحث قرار میگیرد.
فرهنگ یادگیری
محیط مجازی
جامعه اطلاعاتی
فاوا
خودراهبری
2012
08
22
27
49
http://www.jsfc.ir/article_43854_61218f7af2f3302b0bde69f04ee5634a.pdf
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1391
5
شماره 18-17
تدوین «فلسفه تربیتی اجتماع» متناسب با فرهنگ اسلامی و ایرانی: پیشنیاز تحول اساسی در نظامهای تربیتی مدرن
علیرضا
صادقزاده قمصری
با گسترش تربیت مدرن در عصر حاضر، ارتباط فرآیند تربیت با عناصر فرهنگ بومی دشوارتر گشته است و با تأکید بر این ارتباط، «چالش ناهماهنگی نظام تربیتی مدرن با فرهنگ بومی جوامع» بیشتر رخ مینماید. یکی از عوامل این چالش، وجود ناسازگاری بین فلسفه تربیتی مدرن با فرهنگ بومی است. لذا بهنظر میرسد برای مواجهه با این چالش ، باید «فلسفه تربیتی اجتماع» را با تکیه بر عناصر اسلامی و ایرانی فرهنگ بومی تدوین کنیم تا با التزام به آن، نهادهای تربیتی مدرن - نظیر دانشگاهها و مدارس - با فرهنگ بومی جامعه اسلامی ، هماهنگ شوند. البته تدوین این چهارچوب نظری ، تنها در صورتی برای مواجهه با چالش فوق، موثرخواهد بود که: 1. بر مبانی فکری و نظام ارزشی مقبول جامعه اسلامی تکیه نماید. 2. با مشارکت فکری فرهیختگان و فیلسوفان تربیتی جامعه تدوین گردد. 3. نسبت به فلسفه تربیتیِ شخصیِ آحاد مربیان، انعطافپذیر باشد. 4. مقتضیات فرهنگی و چالشهای جریان تربیت در جامعه اسلامی را مدنظر قرار دهد. 5. سیاستگذاران و مدیران ارشد نهادهای تربیتی نسبت به مفاد آن توافق نمایند. 6. عموم کارگزاران تربیت، آن را پذیرفته و نسبت به آن التزام عملی داشته باشند و 7. فلسفه تربیتی نهادهای تربیتی مدرن با توجه به آن بازسازی شود. این مقاله پس از تبیین ضرورت تدوین این چهارچوب نظری کلان، خصوصیات «فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران» را تبیین میکند و التزام به آن را پیشنیاز تحول اساسی در نهادهای تربیتی مدرن جامعه اسلامی ما میداند.
نظام تربیتی مدرن
فرهنگ بومی
تربیت بومی
فلسفه تربیتی اجتماع
فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران
2012
08
22
51
91
http://www.jsfc.ir/article_43855_f56a6a4469caecedb6050682b5a1b2c1.pdf
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1391
5
شماره 18-17
ویژگیها و ضرورتهای تدوین برنامه درسی چندفرهنگی در ایران: بررسی چالشها و ارائه راهبردها
علیرضا
صادقی
هدف این مقاله تدوین چارچوبهای برنامه درسی متناسب با تنوع فرهنگی در ایران است. برنامه درسی اساساً یک سند سیاسی ـ فرهنگی و مقولهای زمینهمند و حساس به فرهنگ است و درصورتی اثربخش خواهد بود که عناصر تشکیلدهنده آن با ویژگیهای فرهنگی جامعه و بهتبع آن با ویژگیهای فرهنگی یادگیرنده سازوار و متناسب باشد. این مقاله میکوشد بر مبنای روش توصیفی ـ تحلیلی، ابتدا به بررسی وضعیت کنونی ایران از حیث تنوع فرهنگی و قومی پرداخته، سپس ضرورت طراحی برنامههای درسی چندفرهنگی را از دو بعد «فراملی» و «ملی» مستدل سازد. در مورد ضرورتهای فراملی وجهانیِ چنین برنامههایی، از جمله میتوان به رویکرد «برنامه درسی چند فرهنگی» و «ضرورتهای عصری» اشاره نمود. درمورد ضرورتهای داخلی نیز در این مقاله به دو الزام «قوانین بالادستی» و «شرایط خاص سیاسی و جغرافیایی ایران» اشاره خواهد شد. در ادامه، ضمن تشریح اهداف برنامه درسی چندفرهنگی، چالشهای تدوین چنین برنامههایی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در پایان، راهبردهای عملی استقرار برنامه درسی چندفرهنگی، بر مبنای چالشهای فرارو و نیز در راستای اسناد بالادستی کشور برای سیاستگذاران و برنامهریزان نظام تعلیم و تربیت ایران پیشنهاد شده است.
برنامه درسی
برنامه درسی چندفرهنگی
چالشها
راهبردها
2012
08
22
93
121
http://www.jsfc.ir/article_43856_56b093c5ffc806263b4b85d87c824ec5.pdf
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1391
5
شماره 18-17
بازاندیشی مفهومی «پرورش تفکر» همچون بستر فرهنگی تحول نظام آموزشی بر بنیاد نظریه انسان بهمنزله عامل
سعید
ضرغامی
نرگس
سجادیه
یحیی
قائدی
هدف پژوهش حاضر ترسیم خطوط کلی پرورش تفکر با نظر به مفهوم، چیستی، ویژگیها و عناصر تفکر، نقش آن در زندگی انسان و چگونگی پرورش آن در برخی دیدگاههای مطرح و بر بنیاد نظریه «انسان بهمنزله عامل» بوده است. در این پژوهش چنین فرض شده است که پرورش تفکر در فراگیران، عامل بنیادی تحول در نظام آموزشی کشورمان است و در این راه نظریه انسان بهمنزله عامل، زمینه فرهنگی چنین تحولی را فراهم میکند.برای دستیابی به هدفهای پژوهش از روش تحلیل تطبیقی و نیز قیاس عملی بهره گرفته شده است. در این راه برخی مبانی نظری و بنیادی و از جمله مفهوم و ماهیت تفکر بهویژه در در دو نگرش کلی وجودشناسانه و غایتشناسانه بررسی شده است. سپس مؤلفهها و عناصر تفکر در نظریه انسان بهمنزله عامل و نسبت آن با عمل تبیین شده است. سرانجام و بر بنیاد یافتههای پژوهش، برای پرورش تفکر در فراگیران اشارهها و استلزامهایی چون نگاه کلگرایانه به فراگیر، آزمون تبیینها و استنباطها بر بنیاد شواهد و تجربهها، طرح و رویارویی با مسئله از جنبه های چندگانه و گوناگون، پرورش خلاقیت فراگیران و فراهم کردن شرایط و موقعیتهایی برای تحلیل، داوری و انجام عمل اخلاقی پیشنهاد شده است.
پرورش تفکر
تحول فرهنگی
انسان بهمنزله عامل
میل
اراده
2012
08
22
123
151
http://www.jsfc.ir/article_43857_9497f10eeb7944b78a0a4e0203cb40a9.pdf
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1391
5
شماره 18-17
همخوانی و همافزایی سیاستهای کلان نظام آموزشی ایران در راستای توسعه فرهنگی
محبوبه
عارفی
توسعه فرهنگی بهعنوان یک هدف، به هماهنگی و همافزایی عناصر تأثیرگذار بر آن، از جمله سیاستهای نظام آموزشی وابسته است. هدف اصلی این مقاله، شناسایی و تعیین وضعیت همخوانی و همافزایی سیاستهای کلان حاکم بر نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران در راستای شاخصهای توسعه فرهنگی است؛ شاخصهایی که در سند چشمانداز 1404 و قانون برنامه پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران تعیین گردیده است. این مطالعه با روش کتابخانهای و تحلیل اسناد و منابع موجود انجام شده است. شاخصهای فکری و زیباشناختی، سیاسی، اجتماعی، خلاقیت و گفتگوی فرهنگی عموماً از شاخصهای توسعه فرهنگی شناخته میشوند. این شاخصها در سند چشمانداز 1404 به تناسب ماهیت آن سند در سطح بسیار کلی، در نظر گرفتهشده و بر آموزش جامعه نیز بهعنوان بخش مهمی از شاخصهای توسعه فرهنگی تأکید شدهاست. در برنامه پنجم توسعه نیز این مؤلفهها بهطور تفصیلیتر ولی باشدت و ضعف متفاوت مدنظر بوده است. تحلیل مفاد فصول مربوط نشان میدهد که به ترتیب شاخصهای فکری و زیباشناختی، خلاقیت، سیاسی، اجتماعی و گفتگوی فرهنگی بیشتر مورد تأکید بوده و شاخص گفتگوی فرهنگی و همخوانی و همافزایی بین سطوح آموزشی مربوط به آن، در مقایسه با سایر سیاستهای کلی مذکور، کمتر موردتوجه بوده است. همچنین بین سند چشمانداز و برنامه پنجم توسعه، همخوانی و همافزایی قابلمشاهده است ولی همخوانی درونی برنامه پنجم، در حد هماهنگی میان سند چشمانداز و برنامه توسعه نبوده است.
توسعه فرهنگی
نظام آموزشی
سیاستهای کلان
سند چشمانداز 1404
قانون برنامه پنجم توسعه
شاخصهای توسعه فرهنگی
2012
08
22
153
186
http://www.jsfc.ir/article_43858_c7c3f8e62da63a5a3ae1805180b87d04.pdf
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1391
5
شماره 18-17
جایگاه چندفرهنگی در آموزش مدرسهای و آموزش عالی
علیرضا
عراقیه
کورش
فتحی واجارگاه
هدف از این پژوهش بررسی جایگاه چندفرهنگی در آموزش مدرسهای و تبیین آثار آن در آموزش عالی است. پیشفرض این تحقیق این است که یادگیریهای آموزش مدرسهای در زمینه آموزش چندفرهنگی بر آموزش عالی تأثیرگذار بوده و نوع یادگیریهای دانشآموزان در گسترش فضای سازگاری و توافق میان فرهنگها و یا ایجاد مانع در آموزش عالی مؤثر است. روش پژوهش در این تحقیق، روش قومنگاری و شرکتکنندگان، تعداد 40 نفراز دانشآموزانی بودهاند که در سال آخر دوره متوسطه به تحصیل اشتغال داشتهاند و در مدت یک سال تحصیلی با پژوهشگر همکاری نمودهاند. نمونهگیری تحقیق از نوع هدفمند بوده و نتایج پژوهش، وجود زمینههای خانوادگی و اجتماعی در استهزاء سایر فرهنگها، احساس برتری و تعصبات فرهنگی؛ ضعف اطلاعات دینی در خصوص برابری و برادری همه انسانها، ضعف اطلاعات دانشآموزان از شخصیتها و آثار فرهنگی برجسته را نشان میدهد. این مسائل میتواند فضای سازگاری و توافق میان فرهنگها، نگاه عقلانی به فرهنگها و پرهیز از انحصارگرایی فرهنگی در آموزش عالی را با دشواری همراه ساخته و زمینهساز کاهش خزانه فرهنگ ملی در اثر بیاعتنایی به عناصر اساسی فرهنگهای بومی گردیده و بحران هویت در شهروندان ایرانی را فراهم آورد.
جایگاه چندفرهنگی
آموزش مدرسهای
آموزش عالی
2012
08
22
187
204
http://www.jsfc.ir/article_43859_534dc24978f81cf9657a42cb0a75edac.pdf
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1391
5
شماره 18-17
ضرورت بازتعریف نقش عقل برای تحول در نظام آموزشی
جمیله
علمالهدی
این مقاله دو هدف را دنبال می کند: یکی شرح چگونگی افول مرتبه عقل و تغییر نقش آن و دیگری تبیین ضرورت بازتعریف عقل و نقش آن در شکلگیری تحولات نظام آموزشی. بدین منظور رابطه تحولات علم با تغییرات پدید آمده در جایگاه و قلمرو عقل شرح داده میشود. لحاظ کردن عقل بهمثابه یک حقیقت نفسالامری و برداشت متافیزیکی از آن همچون هوشمندی جاری در تمام جهان، نقش تعیینکنندهای به عقل در ارزیابی، تعیین ملاکات ترجیح و در نهایت راهبری میبخشد. این تعریف از عقل متضمن درکی ازساختار عقلانی جهان است در حالی که مدلهای تبیینکننده حرکت که در علم فیزیک و زیستشناسی توسعه یافته، با چنین برداشتی از عقل سازگار نیست.ملاحظه عقل بهمثابه یک امر انسانی یا شخصی، درونی و وابسته به مغز که با عنوان ذهن و در برابر عین مورد توجه قرار میگیرد با توسعه علم و فناوری همراه شد و آموزش علم را با نگرش مادیگرا پیوند زد و به رواج برداشتی کمک نمود که جهان هستی را یک ساختار غیرعقلانی، جبری، خنثی، بیهنجار و بیهدف تلقی میکند. عقلزدایی از جهان و شخصیسازی عقل، متضمن الزامات نظری و عملی مختلف برای آموزش علم است و راهبردهای آموزشی را به سیاستهای اقتصادی گروههای مسلط گره میزند. حفظ استقلال نظام آموزشی و تحول هدفمند آن بهلحاظ نظری درگرو بازتعریف عقل است و بهلحاظ عملی به نقش عقل در هدفگذاری وتعیین ملاکات ترجیح وابسته میباشد.
عقل
سوژه
علم
آموزش
تحول
2012
08
22
205
242
http://www.jsfc.ir/article_43860_260e8dfbb82f12e5777fee967b30543e.pdf
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1391
5
شماره 18-17
رویکردهای حاکم بر تغییر در نظام آموزش و برنامه درسی ایران: از رویکرد مهندسی تا رویکرد فرهنگی
نعمتالله
موسیپور
تغییر، موضوعی جداییناپذیر از حیات انسانی است. نظام آموزش و برنامه درسی نیز از این قاعده عام خارج نیست. پیگیری تغییر نیازمند برنامهریزی و اجراست. اقدامات بهعمل آمده در این زمینه، تجربیاتی را برای نظامهای آموزشی پدید آورده است. این تجارب را میتوان تحت دو رویکرد عمده با عناوین «فرهنگی» و «مهندسی» طبقهبندی کرد. در رویکرد فرهنگی، تغییرات به درخواست مخاطب آغاز و با مشارکت، برنامهریزی و بهصورت تدریجی به اجرا گذاشته میشود. در رویکرد مهندسی، تغییرات به دستور و برای رسیدن به مطلوب آرمانی آغاز میگردد، توسط متخصصان برنامهریزی شده و بر اساس برنامه زمانبندی مقرر به اجرا گذاشته میشود. عنایت اصلی رویکرد فرهنگی به «مطلوبنمایی» و عنایت اصلی رویکرد مهندسی به «مطلوبسازی» است. بههمین دلیل، اصلِِ محوری در رویکرد فرهنگی «اصل آزادی» و اصلِ محوری در رویکرد مهندسی «اصل عدالت» است. این دو رویکرد دارای شواهدی برای دفاع هستند: در جایی که اعتقاد به «رساندن» است، رویکرد مهندسی و در جایی که اعتقاد به «رسیدن» است، رویکرد فرهنگی قابلیتهای بیشتری دارد. این دو رویکرد از حیث زمان و دستاورد نیز متفاوتاند: رویکرد مهندسی «زودبازده اما گذرا» و رویکرد فرهنگی «دیربازده اما ماندگار» است. شواهد نشان میدهد که طی یکصد سال گذشته، ایرانیان برای استقرار نظام نوین آموزش و برنامه درسی و جبران عقبافتادگی از پیشرفتهای تمدنی مدرن، با توسل به رویکرد مهندسی به تغییرات آموزشی پرداختهاند و از حیث توسعه ظاهری نظام آموزشی، دستاوردهایی قابلتوجه کسب کردهاند. اما اینکه دستاوردهای واقعی آن مطلوب باشد، جای تردید است؛ هر چند که زمان مصروف برای تحقق ظواهر، مقبول بوده است!
تغییر
تغییرات تربیتی
رویکردهای تغییر
رویکرد فرهنگی
رویکرد مهندسی
نظام آموزش
برنامه درسی
2012
08
22
243
273
http://www.jsfc.ir/article_43861_86b0faeffd229e270a20a0a329259c30.pdf
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1391
5
شماره 18-17
فرهنگ خانواده: مبنای مغفول در ساماندهی تعاملات خانه و مدرسه
محمود
مهرمحمدی
برای خانواده نباید مانند گذشته نقش حاشیهای در جریان تربیت فرزندان در نظر گرفت. اولاً از اقتدار و اعتبار نهاد مدرن و تخصصی مدرسه در سایه تحولات اجتماعی کاسته شده و ثانیاً در سایه همین تحولات بر نقش خانواده افزوده شده است. این کاهش و افزایش همزمان، بازنگری در کیفیت تعاملات تربیتی خانه و مدرسه را ضروری میسازد. فرض این نوشتار بر آن است که در جریان قبض و بسط نقشها، هیچیک از دو نهاد خانواده و مدرسه از صحنه حذف نخواهند شد و «مدرسهمحوری» در حال حاضر به «خانوادهمحوری» در آینده تبدیل نمیشود. برقراری تعاملات سازنده میان این دو نهاد ، با محوریت بهبود بخشیدن به عملکرد تربیتی دانشآموز، نیازمند کوششهای نظرورزانه است و تصور بسندگی الگوی موجود مشکلزا ارزیابی میشود. نگارنده با اتکاء به مقوله «فرهنگ خانواده» به کاوش و نظرورزی در این قلمرو پرداخته است. مدعای اصلی نیز چنین است که بهدلیل گونهگونی و ناهمسانی فرهنگها در محیط خانواده یا اصطلاحاً برنامههای درسی متفاوتی که فرزندان در سطح خانواده تجربه میکنند، لازم است تکثر را با محوریت قائل شدن برای برنامهریزیها و اتخاذ تدابیر با طراز محلی، یعنی با عاملیت و مدخلیت مدرسه، بهرسمیت بشناسیم. گرچه در این نگاه تعاملات سامانیافته در سطوح بالاتر از مدرسه نیز مورد انکار قرار نمیگیرد.
فرهنگ
خانواده
مدرسه
آموزش
تربیت
2012
08
22
275
293
http://www.jsfc.ir/article_43862_5031fb04e732d694860397799064a308.pdf
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1391
5
شماره 18-17
الزامات مدیریتی تحول بنیادین در آموزش و پرورش
مهدی
نوید ادهم
پس از تصویب «سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش» و تصویب آن در شورای عالی انقلاب فرهنگی، این سند تحولآفرین جهت اجرا به وزارت آموزش و پرورش ابلاغ شده است. بیشک، تدارکِ سازوکارهای تحولی در سازمان بزرگ و گسترده آموزش و پرورش نیازمند «مدیریت کارآمد و اثربخش» است تا بتواند با استفاده حداکثری از امکانات و منابع موجود و برقراری تعامل فعال و اثربخش با ارکان سهیم و مؤثر در فرایند تحول، زمینه تحقق اهداف تحول را فراهم آورد. این مقاله درصدد است تا با بررسی الزامات مدیریتی تحول بنیادین، مجموعهای از بایدها و نبایدهای حاکم بر فرایند برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و رهبری، نظارت و کنترل تحول آموزش و پرورش را واکاوی و احصاء نماید تا التزام به این مجموعه، امکان دستیابی به اهداف تحولی را تسریع و تسهیل نماید و با صرف حداقل هزینه و کسب حداکثر بهرهوری بتوان اثربخشی و کارآمدی حرکت تحولی را ارتقاء بخشد.
تحول
تحول بنیادین
مدیریت
مدیریت تغییر
2012
08
22
295
323
http://www.jsfc.ir/article_43863_b82f05332fa45a5774b990ceb6fe6a96.pdf