2024-03-29T10:44:22Z
http://www.jsfc.ir/?_action=export&rf=summon&issue=2958
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1393
7
25
دیرینهشناسی طرح «دانشگاه اسلامی» در ایران (قبل از انقلاب اسلامی 1357)
قاسم
زائری
حاجیه
محمدعلیزاده
این مقاله به بحث از تاریخِ ایده «دانشگاه اسلامی» میپردازد و نشان میدهد که برخلاف تصور اولیه، پیش از انقلاب اسلامی 1357 نیر مباحث مهمی در مورد «دانشگاه اسلامی» مطرح بوده و نخستین بار این پیشنهاد در اواخر دهه سی شمسی مطرح شده است. دستکم سه روند اصلی زمینهسازِ ظهور اندیشه «دانشگاه اسلامی» در این دوره بوده است: اولاً تداوم سیاستهای دینستیزانه پهلوی اول در دوره حکومت پهلوی دوم، بهخصوص نیاز به رخنه در تشکیلات دینی و مقابله با روحانیت انقلابی پس از قیام پانزده خرداد 1342؛ ثانیاً «مسئله فلسطین» و نیاز بهترمیم وجهه «اسلامی» ایران در بین کشورهای اسلامی بهدلیل همراهی و روابط حسنه حکومت پهلوی با رژیم اسرائیل در جریان جنگهای اعراب و اسرائیل؛ ثالثاً پیدایی جریان خودانتقادی در غرب پس از جنگ جهانی دوم و ضرورت بازاندیشی در علم جدید که منجر به ظهور جریانهای منتقد تجدد و علم جدید، از جمله سنتگرایی با محوریت سیدحسین نصر در ایران شد. درنتیجه این سه روند، حکومت پهلوی عهدهدار پیگیری و تأسیس «دانشگاه اسلامی» شد و روحانیت انقلابی با محوریت امام خمینی (ره)، طی نزدیک به دو دهه قاطعانه با آن مخالفت کردند. مقاله همچنین نشان میدهد که نوعی گذار از رویکرد «سیاسی» به «هویتی» در نحوه پیگیریِ ایده «دانشگاه اسلامی» در دوره ماقبل انقلاب اسلامی قابل شناسایی است؛ هرچند انقلاب اسلامی این ایده را بهشکل «معرفتی» و اساساً برمبنای «علم توحیدی» و با ماهیت و معنای تازهای در انقلاب فرهنگی 1359 پیگیری کرد، اما برخی سازوکارهایِ پیشینِ پیگیری این طرح، در دوره مابعد انقلاب اسلامی نیز تداوم یافت. شیوه انجام این مطالعه، بهرهگیری از جهتگیری فوکو در مطالعات تاریخی با تکیه بر روش دیرینهشناسی است.
دانشگاه اسلامی
دیرینهشناسی
علم مدرن
سنتگرایی
حکومت پهلوی
انقلاب اسلامی
امام خمینی (ره)
2014
06
01
7
40
http://www.jsfc.ir/article_15131_8821f0c2f0dc4c3d84530b87e69878a5.pdf
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1393
7
25
واکاوی مسئولیت ملی کارکنان سازمانهای دولتی؛ طراحی و اعتباریابی یک سنجه پژوهشی
حسن
داناییفرد
علیرضا
حسنزاده
زهرا
حاجیهاشمی
هدف غایی این پژوهش، واکاوی مفهوم «مسئولیت ملی» و طراحی و اعتباریابی سنجهای برای اندازهگیری آن است؛ برای تحقق این هدف از استراتژی پژوهش ترکیبی اکتشافی استفاده شده است. در مرحله اول با مصاحبه با 34 نفر از کارکنان در بخش دولتی، مفهوم مسئولیت ملی واکاوی شد. در این مرحله از شیوه تحلیل دادهبنیاد استفاده شد. بر این اساس نتایج مصاحبه در قالب مضامین دستهبندی شد، بهطوری که مضمونهای اصلی، فرعی و کدهای اولیه و ثانویه حاصل شد. با توجه به نتایج حاصل، مسئولیت ملی به سه بعد مسئولیت فردی (مسئولیت فرد نسبت به خود و خانواده)، مسئولیت سازمانی و مسئولیت اجتماعی عملیاتی شد. تعیین روایی صوری و محتوایی با استمداد از نظرات 17 خبره، صورت پذیرفت. سپس بهمنظور روایی سازه، رابطه بین مسئولیت ملی با بیتفاوتی سازمانی و رفتارشهروندی سازمانی که هر دو دارای پرسشنامههای استاندارد هستند بررسی شد. بهکمک ابزار تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم، نیز روایی سازه بررسی شد. پرسشنامه نهایی در 10 سازمان دولتی توزیع شد و اطلاعات حاصل برای اعتباریابی سنجه و بررسی فرضیههای پژوهشی استفاده شد. تحلیلهای آماری، مناسب بودن مدل و فرضیههای پژوهش را تأیید کردند؛ لذا میتوان نتیجه گرفت مسئولیت ملی با بیتفاوتی سازمانی رابطه معکوس معنیدار و با رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت معنیدار دارد. با توجه به نتایج حاصل، سنجه مورد نظر از روایی بالایی برخوردار است.
مسئولیت ملی
سازمانهای دولتی
پژوهش ترکیبی
سنجه پژوهشی
2014
06
01
41
70
http://www.jsfc.ir/article_15132_c69cf818adf212fba3f4880c6029c369.pdf
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1393
7
25
ملاحظات و راهبردهای ارتقای سرمایه اجتماعی
سلیمان
پاکسرشت
سرمایه اجتماعی یکی از مفاهیم مهم و پرکاربرد در طیف وسیعی از حوزههای علوم اجتماعی است. با وجود اینکه طی دو دهه گذشته این مفهوم از اقبال خوبی در بین محققان برخوردار شده است و حتی وارد گفتگوهای روزمره و ادبیات مردان سیاست شده است، تأمل در راهبردهای ارتقای این نوع سرمایه برای بهرهمندی از منافع آن چندان توسعهیافته نیست. نوشتار حاضر در همین راستا میکوشد به این سؤال پاسخ دهد که با اتکاء به چه ملاحظات و راهبردهایی میتوان به مداخله و مدیریت در سرمایه اجتماعی جامعه ایرانی اندیشید؟ پس از بررسی رویکردهای تئوریک مهم در ارتباط با تعریف و تبیین سرمایه اجتماعی، موضع تحلیلی همافزایی بهعنوان چارچوبی برای استخراج ملاحظات و توصیههای راهبردی مورد استفاده قرار گرفته است. راهبردهای متأثر از این دیدگاه بهدلیل تأکید همزمان بر ویژگیهای نهادی و عملکردی دولت و همچنین ویژگی شبکههای اجتماعی از حیث درونگروهی و یا برونگروهی بودن و در نهایت الگوی ارتباط و تعامل این دو بر توصیههای سایر دیدگاهها در خصوص ارتقای سرمایه اجتماعی ارجحیت دارند.
سرمایه اجتماعی
ارتقای سرمایه اجتماعی
همافزایی
2014
06
01
71
104
http://www.jsfc.ir/article_15133_2ff6308eb0f85c78da3e997b4264707b.pdf
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1393
7
25
تقابل پرنویسی و خوبنویسی در تولید علم؛ تحلیلی انتقادی
سیدحسن
اسلامیاردکانی
یکی از موانع ذهنی تولید علم این باور کلیشهای است که پرنویسی با خوبنویسی در تقابلی بنیادین است. از اینرو، اگر در پی خوبنویسی (که لازمه تولید و گسترش علم است) باشیم، باید از پرنویسی بپرهیزیم و به کمنویسی روی بیاوریم. این باور چنان ریشه دوانده است که کمتر کسی یارای درافتادن با آن را دارد. مقاله حاضر در پی بررسی محتوای این باور و دلایلی است که بهسود آن ارائه شده است. در این راه، پژوهشگر پنج دلیل عمده بهسود این تقابل را صورتبندی، نقل و یکایک آنها را تحلیل و نقد میکند و سرانجام بهاستناد یافتههای متعدد پژوهشی و بهکمک قاعده لوتکا، نتیجه میگیرد که پرنویسی، البته در صورتی که بر اساس ضوابط نگارش عالمانه باشد، شرط لازم دانشآفرینی است و در واقع هسته مرکزی عمده رشتههای علمی را افراد معدودی تشکیل میدهند که عموماً پرنویس بودهاند و با نوشتههای بسیار خود ادبیات رشته خود را غنی و بارور ساختهاند، مانند ارسطو، فارابی، ابنسینا، ابنعربی، آکویناس، والتون و رشر.
تولید علم
دانشآفرینی
پرنویسی
کمنویسی
اخلاق نگارش
اخلاق پژوهش
خوبنویسی
2014
06
01
105
128
http://www.jsfc.ir/article_15134_c135c699cc8af00104528643cce03f82.pdf
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1393
7
25
رعایت اخلاق پژوهش در رسالههای دکتری؛ مورد مطالعه: گروه علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد طی سالهای 1386 تا 1390
سمیه
بهمنآبادی
طاهره
جاویدی کلاته جعفرآبادی
بختیار
شعبانی ورکی
هدف این پژوهش بررسی میزان رعایت اصول اخلاقی در رسالههای دکتری گروه علوم انسانی در دانشگاه فردوسی مشهد است. روش پژوهش تحلیل محتوا است. کلیه رسالههای دکتری دفاعشده گروه علوم انسانی طی 5 سال (1386 تا 1390) با استفاده از سیاهه محققساخته مورد بررسی قرار گرفت. در این سیاهه مؤلفههایی نظیر رعایت حقوق آزمودنیها در پژوهش، رعایت اصول اخلاقی در استناددهی و ارجاع، رعایت اصول اخلاقی در تدوین گزارش پژوهش و داشتن تعهدنامه اخلاقی در نظر گرفته شده است. یافتههای پژوهش نشان داد که در بخش معتنابهی از رسالههای دکتری برخی از معیارهای اخلاق پژوهش مورد توجه قرار گرفته و بقیه موازین اخلاق پژوهش مورد غفلت واقع شده یا با دقت گزارش نشده است. بهعنوان نمونه یافتهها نشان داد که در اغلب رسالهها موضوع گمنامی آزمودنیها، رعایت رازداری، مشخصبودن روش گردآوری دادهها، گزارش اعتبار ابزار پژوهش، مشخصبودن روش تحلیل دادهها، همسو بودن روش تحلیل دادهها با روش اجرای پژوهش و داشتن تعهدنامه اخلاقی مورد توجه قرار گرفته است (حدود %75 رسالهها). همچنین در %50 رسالهها استانداردهای استناد به منابع مورد استفاده رعایت شده است. در تعداد بسیار ناچیزی (حدود %5 رسالهها) از رسالهها بحث اخذ رضایت آگاهانه، آگاه کردن آزمودنیها از هدفها و ماهیت مطالعه، معرفی خود بهعنوان پژوهشگر به آزمودنیها، سلامت و آسایش آزمودنیها، چارهاندیشی برای عوارض مربوط به مطالعه، شیوه تدارک فضای عاری از استرس مورد توجه قرار گرفته است.
اخلاق پژوهش
اخلاق حرفهای
رسالههای دکتری
علوم انسانی
2014
06
01
129
152
http://www.jsfc.ir/article_15135_24ca8c2a24147094b30a96a7880c63e8.pdf
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1393
7
25
بررسی جامعهشناختی تمایل به برونکوچی نخبگان علمی
حیدر
جانعلیزاده چوببستی
اکبر
علیوردینیا
شیوا
پورقاضی
دو هدف در این مطالعه دنبال شده است: 1. بررسی وضعیت تمایل به برونکوچی اعضای بنیاد ملی نخبگانِ استان مازندران و 2. علل و زمینههای اجتماعی مؤثر بر گرایش به برونکوچی نخبگان علمی. نظریه «جاذبه و دافعه لی» چارچوب نظری این تحقیق بود. مبتنی بر این چارچوب و استفاده از تحقیقات تجربی موجود و نیز مشاوره با متخصصان، پرسشنامه این مطالعه ساخته شد (اعتبار سازهای و صوری). پایایی مقیاسها با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شده است. پس از سه مرحله پیگیری، 40 نخبه علمی بهدرخواستِ ایمیلی واکنش نشان دادند. نتایج حاصل از 32 پرسشنامه پرشده، مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان دادند بیش از نیمی از نخبگان مشارکتکننده در این مطالعه (حدود 54 درصد) تمایل به ماندن در ایران داشتهاند و بیش از یکچهارم این شرکتکنندگان (25/45 درصد) مایل بهمهاجرت بودند. تمایل به برونکوچی نخبگان علمی به شرایط و عملکرد عاملان اجتماعی در داخل و خارج کشور مربوط میشود. از نظر جمعیت مورد بررسی برایند پایین بودن جاذبه مبدأ و بالا بودن دافعه مبدأ و جاذبه مقصد سبب تمایل به برونکوچی نخبگان است. در میان عوامل کششی، فرصتهای اشتغال، بااهمیتترین جاذبهای است که پاسخگویان را متمایل بهمهاجرت میکند و دو عامل نامساعدبودن زمینه برای ادامه تحصیل و پژوهش و عدم قدردانی کافی از نخبگان علمی مهمترین دافعههایی هستندکه سبب تمایل بهمهاجرت این نخبگان میشوند.
تبیین جامعهشناختی
نخبگان علمی
فرار مغزها
تمایل به برونکوچی
عوامل اجتماعی
2014
06
01
153
178
http://www.jsfc.ir/article_15136_86f8d87991bd72dc2f8b0b1bc6301e23.pdf
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1393
7
25
جهانیشدن و گسترش زبان انگلیسی؛ ضرورتها و الزامات بهرهگیری از رویکرد انتقادی در مواجهه با زبان انگلیسی در ایران
فردوس
آقاگلزاده
حسین
داوری
گسترش زبان انگلیسی در عصر موسوم به جهانیشدن با پیامدهای متعددی برای نظامهای زبانی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و آموزشی همراه شده که ماحصل آن طرح مباحث، جهتگیریها و نقدهایی پردامنه در این خصوص بوده است. بررسی شرایط کنونی جامعه ایران بیانگر آن است که با وجود روند رو بهگسترش زبان انگلیسی، نهتنها شاهد تدوین برنامهای جامع درخصوص چگونگی مواجهه با این روند نیستیم، که حتی ابعاد مختلفی از این موضوع در پژوهشهای موجود مغفول مانده است. از اینرو، این مقاله ضمن معرفی اجمالی این رویداد، با لحاظنمودن نیاز به زبان انگلیسی در حوزههای مختلف از یکسو و اذعان بهوجود تعارضهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ایدئولوژیکی جامعه ایران با جوامع انگلیسی زبان از سوی دیگر، بر پایه دیدگاههای مطرحشده و مبتنی بر رویکرد انتقادی، راهبردی مناسب درخصوص نحوه مواجهه با این زبان بهویژه در بخش آموزش که بیشترین نقش را در گسترش نظاممند زبان انگلیسی در ایران بهعهده دارد، ارائه نماید.
زبان انگلیسی
جهانیشدن
امپریالیسم زبانی
رویکرد انتقادی
فرهنگ
آموزش
2014
06
01
179
203
http://www.jsfc.ir/article_15137_8aacfb88c9f9a02598c4283ff90d78eb.pdf